خونه ای که مردش تو باشی....
Friday, 23 Bahman 1394، 04:23 PM
امروز داشتم به خونمون فکر میکردم...خونه ای که مردش تو هستی...خونه ای که تک تک وسایلش نشون از عشقه
...خونه ای که جز محبت و خوشی و خنده چیزی توش نیست
...خونه ای که هر روز با آقاییم توش نماز بخونیم
...خونه ای که من کدبانوش باشم
...خونه ای که بشه کانون گرم خانوادهامون....خونه ای که سرشار از زندگیه.... چه خونه ای بشه این خونه.....بی صبرانه منتظر روزی ام که دستمو بگیری و باهم بریم خونمون....راحت بشیم از این تنهایی لعنتی....بریم ی زندگی توپ و هیجانی بسازیم...همونجور که تو میخوای همونجور که من میخوام....جوری که حسرت بخوریم واسه روزایی که بی هم بودیم،واسه روزایی که دیر همدیگرو پیدا کردیم....بریم کلبه ی عاشقانمونو بسازیم...
به امید اون روز.......
- 94/11/23